Han Ji

در شهری کوچک در حومه سئول، یونگ سوک (نام جو هیوک) که در حال اتمام درس و دانشگاهش می باشد در خیابان به زنی (هان جی مین) که از ویلچرش افتاده، کمک میکند تا به خانه اش برگردد. این زن در خانه با غذایی ساده از یونگ سوک پذیرایی میکند. یونگ سوک نسبت به این زن که خودش رو ژوزه معرفی کرده کنجکاو می شود. از آن روز به بعد یونگ سوک هرازگاهی به خانه این زن که بسیار اهل مطالعه نیز هست سر میزند و بیشتر با او آشنا می شود…

سو یول یک افسر پلیس جاه طلب است که زیاد به اصول اخلاقی هم پایبند نیست. اما وقتی سر و کله “کِی” ظاهر می شود، او نیز تغییر میکند و تبدیل به یک قهرمان عدالت و مبارزه با فساد می شود…

این سریال داستان افراد ساکن در جزیره ججو را روایت می‌کند که تا حدودی به یک شکل به هم مرتبط هستند؛ لی دونگ سوک (Lee Byung Hun) در یک روستای کوچک به دنیا آمده و اکنون با کامیون خود امرار معاش می کند. او با مین سون آه (Shin Min Ah) آشنا می شود. زنی که برای فرار از گذشته مرموز خود، به این جزیره نقل مکان کرده؛ جونگ یون هی (Lee Jung Eun)، صاحب مغازه ماهی فروشی، دوباره با معشوق گذشته اش چوی هان سو (Cha Seung Won) ملاقات می کند؛ پارک جونگ جون (Kim Woo Bin)، کاپیتان کشتی، عاشق لی یانگ اوک (Han Ji Min)، که یک غواص است می شود…

"ایسان" زندگی شاه "جئون جونگ"، حاکم 22 ام از سلسله چوسون را به نمایش می گذارد. "جئون جونگ" در تاریخ کره به عنوان شاهی شناخته می شود که به رغم تربیت نازپرورده به عنوان حق امتیاز، به همدردی با شرایط سختی که مردم با آن روبرو بوده اند می پرداخته است.

بونگ یه بون یک دامپزشک در یک روستای کوچک است که می تواند با لمس کردن پشت حیوانات یا انسان ها، ذهن آنها را بخواند. او با جانگ یول که یک کارآگاه ست آشنا می شود…