Seung

دریاسالار: امواج خروشان؛ فیلمی حماسی اکشن جنگی به کارگردانی کیم هان مین است. دریاسالار “یی سان” باید با کمک 13 کشتی در مقابل 300 کشتی ژاپنی تا پای جان بایستد…

این سریال، داستان یک جراح مغز و اعصاب به نام لی کانگ را روایت می کند که قبلاً رویای تبدیل شدن به یک آشپز حرفه ای را در سر می پرورانده است، اما دست سرنوشت او را در مسیر دیگری قرار داده و...

دانگ بائک کارآگاهی است که با استفاده از قدرت خارق‌العاده خود در خواندن ذهن افراد، معمای پرونده های مختلف جنایی را حل و حقیقت را کشف می کند و...

دو نفر در یک سازمان جنایی کار می کنند. یک روز، آنها یک سفارش غیر منتظره دریافت می کنند.

داستان این فیلم کمدی-درام در مورد پدر ساده لوحی است که مشکلات ذهنی دارد ولی با فرزند خردسالش زندگی شادی دارد. طی یه اتفاق به قتل محکوم و زندانی میشه و این در حالیست که او تحمل دوری فرزندشو نداره…

مردی به نام کیم سو جین که همراه با زن و دخترش زندگی خوب و آرامی را سپری می‌کنند اما با ربوده شدن دخترشان زندگی آنها تغییر میکند و...

فیلمی به کارگردانی پارک هون یونگ است. یک مرد بعد از اینکه دو نفر از اعضای خانواده‌اش کشته می‌شوند؛ تلاش می‌کند تا از باند خلافکاران که در آن عضویت دارد فاصله بگیرد اما…

این فیلم اکشن درباره دختری به نام چه یونگ میباشد. او کاراته را از پدرش که یک باشگاه کاراته دارد، یاد گرفته است. چه یونگ با جونگ گو ، جوانی که با مادرش زندگی می کند و هه سونگ آشنا می شود…

داستان این سریال مربوط به دوران زندگی شاهزاده خانم جونگمیونگ است. شاهزاده خانم جونگمیونگ، دختر (آخرین فرزند) وارث به حق شاه سونجو (یعنی شاهزاده یونگچانگ بزرگ)، در سلسله چوسان است او فقط دو سال داشت که سونجو مجبور شد به دلیل بیماری سلطنتش را به یکی از وارثانش واگذار کند و بنابراین سلطنت به دست شاهزاده گوانگهه افتاد. جناح های سیاسی سر وارثان سلطنت چند دسته شدند و بعد از ناکام ماندن یکی از تلاشهای برادر بزرگ برای غصب سلطنت گوانگهه، آنها دوباره با یونگچانگ وارد عمل شدند، که وی درنهایت تبعید و سپس کشته شد. درنتیجه ملکه و دخترش(شاهزاده جونگمیونگ)از قصر اخراج شدند تا مثل مردم عادی زندگی کنند و عنوان بردگی گرفتنـد…

جنگ کمان ها؛ فیلمی در سبک اکشن تاریخی به کارگردانی مون چائه ون است. طی دومین هجوم مانچو به کره، «نام یی» بهترین کمان دار در کره است که برای نجات جان عضو خانواده اش با مهاجمان مانچوری درگیر می شود…

داستان فیلم درباره مردی به نام پارک دونگ وون می باشد که همراه با خانواده اش پس از 11 سال کار موفق می شوند یک خانه معمولی بخرند و به همین مناسبت تمام دوستان و آشنایان را در شبی بارانی به خانه جدید دعوت می کنند تا با جشن گرفتن آینده خود را روشن تر کنند اما....

کیم هیون سو (Kim Soo Hyun) یک دانشجوی معمولی است، اما ناگهان مظنون اصلی یک پرونده قتل می شود. زندگی او به گودالی بی انتها فرو می رود. شین جونگ هان (Cha Seung Won) یک وکیل درجه سه است که به سختی موفق به قبولی در آزمون وکالت شده. او هرگز در هیچ کاری عالی نبوده، اما تنها کسی است که سعی می کند به کیم هیون سو کمک کند. از زمان ملاقات با کیم هیون سو، شین جونگ هان با یک سیستم حقوقی ظالمانه روبرو می شود…

تغییر چهره، فیلمی درام تاریخی به کارگردانی چو چانگ-مین و با بازی لی بیونگ-هان و هان هیو جو است. در میان آشوب کشور و ترس از زندگی خود، شاه ستمگر “جانهی” به مشاور مورد اعتماد خود “هئو کیون” دستور می دهد بدلی برای او پیدا کند. او “هاسئون”، مردی روستایی که شباهتی کامل به پادشاه دارد را پیدا می کند. وقتی پادشاه پس از مصرف سمی اسرارآمیز زمین گیر می شود، “هاسئون” تبدیل به پادشاه کشور می شود…

این سریال ماجرای کاراگاهانی را روایت میکند که در شهر اینچئون مشغول به کار هستند. کانگ دو چانگ کاراگاهیست که 18 سال از عمر خود را صرف انجام این کار کرده است، او برای پیدا کردن مجرمین و حل پرونده ها ، از تجربه و روابط شخصی اش استفاده میکند ، از طرفی اوه جی هیوک کاراگاه نخبه ایست که 9 ساله مشغول به کار است ، او برخلاف کانگ دو چانگ ، برای حل پرونده ها از شواهد موجود و همچنین بینش روان جنایتکاران استفاده میکند، بخاطر صدماتی که در کودکی خورده است، حاضر به درد و دل و افشای رازهای خود با کسی نیست و بخاطر اینکه وارث دایی مرحومش بود، به فرد ثروتمندی تبدیل شد و...

کیم مین کیو جوان، خوشتیپ و سهامدار یه شرکت بزرگه. او بخاطر آلرژی که به آدما داره تا حالا نتونسته با کسی دوست بشه تا اینکه با کسی که وانمود میکنه یه رباته آشنا میشه…

یک بازیگر جوان محیط را کاوش می‌کند، منتظر نور مناسب برای ظاهر شدن است و از ساحل به افق نگاه می‌کند...

سونگ جین که در حال آماده شدن برای تست خوانندگی است به خانه جدیدی نقل مکان می کند. در آنجا با صداهای بلند و مزاحم همسایه خود که تنها یک دیوار از هم فاصله دارند روبرو می شود. روزها که می گذرد، آنها ناخواسته زندگی روزمره خود را با یکدیگر به اشتراک می گذراند…

جومونگ وقتی متوجه میشه که برادران ناتنیش قصد کشتن و از صحنه خارج کردن اون رو دارند تلاش می کنه که انتظارات و پدر و مادرش شاه و ملکه دوم رو برآورده کنه و شروع به ساختن خودش می کنه تا جایی که مهارت هاش در هنرهای رزمی و استراتژی های ذهنیش در بالاترین حد ممکن قرار می گیره ولی پرنس جومونگ هنوز تشنه یادگیری هست.

کارآگاه وون هو به دنبال شخص گمشده راک می گردد؛ او همچنین در تعقیب معلم لی، رئیس یک باند مواد مخدر است. در این میان او با کیونکال روبرو می شود؛ تنها کسی که هویت واقعی معلم لی را می داند…