نیک بیانکو پس از گذراندن یک سال حبس به دلیل درگیری فیزیکی، تصمیم میگیرد دوباره به عشق زندگیاش بپیوندد، اما متوجه میشود که او عاشق مرد جدیدی به نام چستر شده است، کسی که اتفاقا مامور آزادی مشروط خود او نیز هست...
مردی بدشانس کارش تمیز کردن آکواریوم می باشد. روزی او برای نگهداری از ماهی گران قیمت یک رقاص مرد به خانه ی او می رود و طی ماجراهایی با این رقاص اشتباه گرفته می شود...