Young

پس از یک زلزله بزرگ، سئول تبدیل به ویران شهری آخرالزمانی می شود که...

یک زن جوان با یک نشان الهی در پشتش بیدار شده و خود را در جنگی بین نیروهای بهشت و جهنم پیدا می کند.

داستان سریال درباره زندگی عاشقانه و واقع گرایانه چهار نفر میباشد. این چهار نفر همگی در شعبه یک بانک که 99امین سالگرد تاسیس خود را جشن می گیرد، باهم آشنا می شوند…

دنباله ی فیلم موفق و محبوب یک گربه ی خیابانی به نام باب و…

هیون، یک دانش آموز دبیرستانی که خانواده اش را در یک حادثه وحشتناک از دست داده است، مجبور می شود خانه خود را ترک کند و مجبور است با واقعیت جدیدی روبرو شود که در آن هیولاها سعی در نابودی همه بشریت دارند. حالا او باید با تمام وجود تلاش کند نسل بشر را از نابودی نجات دهد.

این سریال داستان زنانی را روایت می کند که در تلاش برای پیدا کردن خود واقعی و رهایی از تعصبات این دنیا هستند. سو هی سو (Lee Bo Young) در گذشته بازیگری سرشناس بوده و برای ازدواج با پسر دوم گروه هیون وون از حرفه ی خود دست می کشد. او تمام تلاش خود را می کند تا به عنوان عروس آن خانواده جا بیفتد. از سوی دیگر جونگ سو هیون (Kim Seo Hyung) که خود فرزند یکی از خانواده های ثروتمند کره می باشد همسر پسر اول این خانواده است؛ او فردی زیبا، باهوش و همچنین بسیار منطقی است

دونگ کیونگ (Park Bo Young) ویراستار یک شرکت رمان اینترنتی است که زندگی پر فراز و نشیبی داشته است. میول مانگ (Seo In Guk) یک مدیر واسط بین انسان ها و خداست که ناگهان در زندگی دونک کیونگ ظاهر می شود ، او در میان تاریکی و روشنایی به دنیا آمده است کسی که نفس او باعث از بین رفتن سرزمین ها می شود، جایی که او قدم می گذارد فصل ها از بین می روند ، وقتی لبخند می زند یک زندگی به تیرگی می رود. تنها کاری که مجبور به انجام آن است خرابی و ویرانی است. این چیزی نیست که او بخواهد بلکه تقدیر اوست. دونگ کیونگ یک قرار داد 100 روزه با او میبندد و زندگی و عشق خود را به خطر می اندازد…

یک کتابفروشی کوچک در حومه شهر به محلی برای بخشش، تسکین دردها و عشق ورزیدن تبدیل می شود و...

این سریال زندگی عاشقانه و کاری افرادی را نشان می دهد که در یک اداره آب و هواشناسی کار میکنند؛ جین ها کیونگ (Park Min Young) دختری باهوش و سخت کوش می باشد. او به دلیل رفتار سردش، دوستان کمی در محل کار دارد؛ لی شی وو (Song Kang) فردی با ضریب هوشی بسیار بالاست که فقط به آب و هوا اهمیت می دهد…

در سال 1997 یک روح مرموز به عنوان ناجی بشریت عمل میکند و پس از آن ناپدید می شود. بعد از گذشت 24 سال همان روح دوباره ظاهر می شود تا به یک قاتل فراری کمک کند. کیم سه ها ، جونگ سه بیوک و سونگ او جین به دنبال این روح هستند…

داستان این سریال درباره اتفاقات پشت صحنه صنعت سرگرمی است جایی که اوه هان بیول به عنوان مدیر بخش روابط عمومی در کنار گونگ ته سونگ که ستاره بی عیب و نقص و محبوب مردم است کار میکند. این دو همیشه در حال دعوا با یکدیگرند اما…

لیم جو گیونگ دختر دبیرستانیست که نسبت به همه چیز خوش بین و مثبت است به جز ظاهر خود! او از اینکه در فضای عمومی بدون آرایش دیده شود متنفر است ، اما خوشبختانه با کمک کمی از آموزش های ویدئویی اینترنتی ، به یک متخصص آرایش خودآموز تبدیل شده است.

کیم هی وو (Lee Joon Gi) با اینکه در دوران دبیرستان نمرات خوبی نداشت اما با سخت کوشی وارد دانشگاه و در نهایت در آزمون وکالت قبول شد. او اکنون به عنوان یک دادستان مشتاق کار می کند. وقتی او روی پرونده فساد یک سیاستمدار به نام چو ته سوب (Lee Kyung Young) تحقیق می کند، توسط فردی ناشناس کشته می شود. اما کیم هی وو از خواب بیدار می شود و دوباره خود را زنده می بیند…

این سریال، داستان مردی جوان و بلندپرواز به نام لی یونگ جون را روایت می کند که نایب رئیس یک شرکت بزرگ به حساب می آید. هنگامی که منشی پرتوان و باسابقه این شرکت، از سمت خود استعفا می دهد، سوء تفاهم‌هایی بوجود می آید که لی یونگ جون را به حمایت همه جانبه از او وامی دارد و...

چوی سانگ یون زنی با استعداد و جذاب است. کار او ازدواج قراردادی با افراد است. جونگ جی هو کسی است که به مدت 5 سال برای روزهای دوشنبه، چهارشنبه و جمعه با او قرارداد دارد؛ چوی سانگ یون وقتی قرارداد جدیدی با یک بازیگر محبوب برای سایر روزهای هفته می بندد، خود را درگیر یک عشق مثلثی می بیند…

بک دونگ جو کسی که مراسم تدفین انجام میدهد، توانایی صحبت با مرده ها را دارد. او باید آخرین خواسته افراد مرده را انجام دهد وگرنه روزش پر از بدشانسی می شود. این به او انگیزه می دهد تا با کمک باتلر کیم، کسی که در یک شرکت خدماتی کار می کند، خواسته مرده ها را برآورده کند…

داستان این فیلم در سال ۲۰۲۲ میلادی در شهر نیویورک اتفاق می‌افتد. این شهر چهل میلیون نفر جمعیت دارد. شهر با کمبود مواد غذایی روبرو شده و غذای اصلی مردم از طریق کمپانی بزرگ سویلنت تأمین می‌شود. در این...

سریال درباره کار و زندگی ایجنت های ستاره های سینما می باشد. کسانی که در کار خود حرفه ای بوده اما در زندگی شخصی مثل افراد آماتورند…

زمانی که گروهی از گردشگران کره جنوبی توسط طالبان گروگان گرفته می شوند، یک دیپلمات کره ای برای رسیدگی به وضعیت به افغانستان اعزام می شود. اما وقتی همه اقدامات شکست می خورند و یک گروگان کشته می شود، او مجبور می شود با یک مامور ویژه برای نجات بازماندگان همکاری کند…

«گو یو» یک دانش آموز دبیرستانی است که بسکتبال بازی می کند. دوستش «جون هی» نیز در همان مدرسه درس می خواند. «جون هی» همیشه بالاترین نمرات میگیرد اما از نظر بدنی ضعیف است. او از «گو یو» کلیه پیوندی گرفته و به همین دلیل برخی از خاطراتش را تجربه می کند! هر دوی آنها عاشق دانش آموز جدید «سو یون» می شوند…

یون گی هون در شهری که خواهر دوقولویش، بیست سال پیش در آن ناپدید شده، رستورانی می زند و به عنوان سرآشپز مشغول به کار می شود. یک روز به طور تصادفی و خود به خود شروع به خندیدن و گریه کردن میکند. او بعدا متوجه میشود اینها احساسات دختری به اسم نوه دا هیون هستند!

بعد از فوت همسر لی هیون، زمانی که ولیعهد چوسان بود، قانونی تصویب میشود که ازدواج را برای همه ممنوع میکند. قانونی که هفت سال از آن میگذرد و باعث عصبانیت مردم شده…

به نظر می رسد که عشق برای یک مرد ثروتمند چیزی جز یک بازی سرگرم کننده نباشد. او با دوستانش شرط می بندد که دل دانشجوی ممتاز دانشگاه را به دست بیاورد، اما اوضاع مطابق انتظارش پیش نمی رود و...

این سریال درباره ۴ دانشجوی جوان است که در دانشگاه سونگ‌کیون‌کوان تحصیل می‌کنند و داستان دوستی آنها را روایت می‌کند...

در این برنامه، اعضا باید برای غذا، حمل و نقل، سرپناه و موارد دیگر، ماموریت های مختلفی را انجام دهند. هر کسی که توسط یک زامبی گاز گرفته شود، رها می شود…

جو ایل وو در صبح کریسمس برادر دوقلویش جو وول وو را مرده پیدا میکند. مرگ در اثر یک تصادف اعلام میشود. اما او این را نمیپذیرد. جو ایل وو پس از پیدا کردن یک سرنخ، برای گرفتن انتقام، عمدا وارد بازداشتگاه بخش نوجوانان می شود…

یک حادثه که مربوط به ده سال پیش می باشد گروهی از دوستان را که یک ایستگاه رادیویی غیرمجاز را اداره می کنند، درگیر می کند. سپس پیغام مرموزی با کد

شهر سئول در اثر زلزله‌ای قوی ویران شده است و تنها ساختمانی به نام هوانگ گونگ پس از زلزله همچنان پابرجاست. بازماندگان تلاش می‌کنند تا خود را به این ساختمان برسانند. در این میان یونگ تاک به طور موقت ساکنان ساختمان هوانگ گونگ را رهبری کرده و با گسترش بحران تلاش می‌کند تا از ساکنان در برابر افراد بیگانه محافظت کند…

خانواده هان هه نسل هاست که نفرین شده اند. این نفرین باعث می شود که او پس از بوسیده شدن، به مدت شش ساعت در نیمه شب تبدیل به سگ شود. پس از آن او دوباره به ظاهر اولیه خود برمیگردد؛ اما این رویه تا زمانی که بوسه دوم را در ظاهر سگی خود دریافت نکند، ادامه میابد. در این میان هان هه تصادفی پسری را می بوسد که از سگ ها می ترسد…

ستاره برتر کره “هان جون اوه” حین شرکت در یک تیزر تبلیغاتی دچار سانحه می شود. اما “کانگ یونگ هوا” او را نجات می دهد. زمانی که “هان جون اوه” از خواب بیدار می شود، بدنش توسط روح انتقام جوی “دو ها” تسخیر می شود. “دو ها” یک نجیب زاده در سلسله شیلا بوده که توسط همسرش “هان ری تا” کشته شد…