Peter Farrelly

بیست سال بعد از آخرین ماجراجویی آن ها، این خوش قلب ها هنوز بهترین دوستان یکدیگرند و دوباره یک ماجراجویی جدید را به اتفاق یکدیگر آغاز می کنند…

دوست خوش خوش قلب، اما به شدت احمق، به نام‌های «هری» (جف دنیلز) و «لوید» (جیم کری) تصمیم دارند یک کیف پر پول را به صاحبش، که دختری زیبا است، بازگردانند. آن دو در این راه کل کشور را زیر پا می گذارند و گرفتار دردسرهای مختلفی می شوند، ولی آیا موفق می شوند کیف را به صاحبش برسانند؟

یک سلول پلیس(گلبول سفید) به نام جونز با کمک یک قرص سرماخوردگی تلاش می‌کند جلوی ویروسی که قصد کشتن فرانک (میزبان) را دارد بگیرد…

من، خودم و آیرین، فیلمی کمدی به کارگردانی برادران فارلی است. جیم کری و رنی زلوگر از ستارگان حاضر در این فیلم می‌باشند. چارلی افسر پلیس ساده ای در رود آیلند است که همه مردم او را دست می اندازند و کسی او را جدی نمیگیرد. این اتفاقات موجب نوعی سرخوردگی در چارلی میشود و به مرور زمان شخصیت شیزوفرنی جدید به نام هنکس در وجود او شکل میگیرد. هنکس بر خلاف چارلی شخصیتی شرور از یک پلیس خشن و مردم آزار است…

این فیلم داستان «سه کله پوک» است به نام های «لری»، «مو» و «کرلی» که تلاش می کنند خانه دوران بچگی خود را پس بگیرند، اما ...

داستان جوانی به نام جان دوناهو ملقب به چیکی را روایت می‌کند. دوناهو یک سرباز نیروی دریایی سابق است. او به صورت اتفاقی، تصمیم می‌گیرد تا دوستان دوران کودکی‌اش که اکنون در جنگ ویتنام هستند را پیدا کند. او یک کشتی حمل بار پیدا می‌کند تا او را به ویتنام ببرد و ماجراجویی هیجان‌انگیز خود را آغاز نماید…

داستان از جایی آغاز می‌شود که تونی لیپ، که یک محافظ ایتالیایی آمریکایی از برانکس به حساب می‌آید، به عنوان یک راننده برای به مقصد رساندن دکتر دان شیرلی، که یک پیانیست آفریقایی آمریکایی چیره‌دست است، در تور کنسرت او (کنسرتی که از منهتن تا جنوب عمیق ادامه دارد) استخدام می‌شود…

«ریچ» و «فرد» دو دوست صمیمی‌اند، و هردو چندین سال است که ازدواج کرده اند. اما وقتی که این دو مرد در خانه از خود بیقراری و بی حوصلگی نشان می دهند، همسرانشان تصمیم میگیرند تا یک هفته به شوهرانشان اجازه دهند تا هر کاری که دلشان می خواهد انجام دهند، بدون اینکه مورد مواخذه یا...

فیلم ریکی استانیکی روایتگر وقتی سه نوجوان به خاطر یک شوخی، خانه‌ای در همسایگی خود را به آتش می‌کشند، یک فرد جعلی ایجاد می‌کنند تا تقصیر را بپذیرد، ریکی استانیکی این کار را کرد!! بیست سال بعد می‌بینیم که آن‌ها از این شخصیت خیالی برای رهایی از هر موقعیت ناخوشایندی در زندگی خود استفاده می‌کنند...