روزاریو یک کارگزار بورس موفق در نیویورک، پس از درگذشت مادربزرگش به آپارتمان او بازمیگردد تا وسایلش را جمعآوری کند. در حین این کار، او اتاقی مخفی پر از اشیاء مرتبط با آیینهای جادویی کشف میکند...
در دهه ۱۹۶۰، خانواده الستر زندگی آرامی در حومه شهر دارند تا اینکه خبر مرگ یکی از بستگان دورشان، کاساندرا، به آنها میرسد. با دریافت ارثیهای شامل یک عمارت قدیمی، آنها به محل میروند و متوجه میشوند که این خانه رازهای تاریکی را در خود پنهان کرده است. نقاشیهای عجیب، مراسمهای باستانی و حضور نیروهای شیطانی، خانواده را درگیر کابوسی میکند که ریشه در گذشته دارد...
یک متخصص رباتیک، پس از مرگ پسر ۱۱ سالهاش، در تلاشی برای تسکین اندوه خود، رباتی انساننما به نام «رابین» میسازد. اما این ربات بهزودی رفتارهای نگرانکنندهای از خود نشان میدهد و برای حفظ ارتباط انحصاری با خالقش، دست به اقدامات وحشتناکی میزند...
در پادشاهی خیالی «سوئدلندیا» در قرن هجدهم، زیبایی نهتنها یک ارزش، بلکه یک الزام بیرحمانه است. الویرا (با بازی لیا میرِن)، دختر سادهدل و چاقی است که در سایه خواهر ناتنی زیبا و بینقصش، اگنس (با بازی تئا سوفی لاخ نس)، زندگی میکند. پس از مرگ ناگهانی پدر اگنس، مادر جاهطلب الویرا، ربکا (با بازی آنه دال تورپ)، برای بهبود وضعیت مالی خانواده، تصمیم میگیرد الویرا را به هر قیمتی به همسری شاهزاده جولیان (با بازی ایساک کالمروث) درآورد
در چند سال گذشته قاتلی معروف به چشمان قلب، در روز ولنتاین با تعقیب و قتل زوجهای عاشق، باعث ایجاد رعب و وحشت شده و در این روز هیچ زوجی در امان نیست، تا اینکه...
باشه، متن شما رو بازنویسی و ویرایش کردم. این هم متن نهایی:
**حنیف و ایستی، دو خواهر، با شنیدن خبر درگذشت عمویشان، پاکده خایر، به زادگاه خود باز میگردند تا خانه کهن خانوادگی را به ارث ببرند. با این حال، پس از ورود به خانه درمییابند که روح بیقرار عمویشان در آنجا سرگردان است. طبق افسانههای جاوهای، این پدیده در زمان «سوروپ» رخ میدهد؛ دورهای که گفته میشود ارواح و موجودات فراطبیعی نمایان میشوند.**
باشه، متن را با ویرایش گرامری، املایی و بیانی متفاوت بازنویسی میکنم:
**متن نهایی:**
در پی از دست دادن همسرش در یک سانحه رانندگی، رامونا با بار سنگین گناه و افسردگی دست به گریبان است. این مادر به همراه دو فرزند خود، زندگی آرامی را در مزرعهای دورافتاده میگذراند، تا اینکه...
**متن اصلاحشده و بازنویسی شده:**
یک پرستار مراقبتهای خانگی که با یک تراژدی شخصی در گذشته خود دستبهگریبان است، به روستایی دورافتاده اعزام میشود. وظیفهی او مراقبت از پگ (با بازی برید نی نکتین) است؛ زنی سالخورده و مبتلا به آگورافوبیا که باور دارد موجوداتی افسانهای موسوم به «ناسید» در شب عروسیاش او را ربودهاند.
حتماً. متن بازنویسی و اصلاح شده به این صورت است:
در این فیلم، الیوت (با بازی پل راد) و دخترش ریدلی (جنا اورتگا)، هنگامی که برای یک جلسه کاری با رئیسشان، دل لئوپولد، به استراحتگاه او میروند، اتفاقاً با ماشین خود با یک تکشاخ تصادف میکنند و...
در یک اردوی تابستانی، گروهی از مشاوران جوان هدف یک قاتل نقابدار قرار میگیرند که آنها را بیرحمانه و تکتک شکار میکند. فضای اردوگاه به سرعت غرق در ترس و آشوب شده و این تابستان به ظاهر آرام، به میدانی برای یک کابوس خونین تبدیل میگردد.
زنی به نام لیا در سیارهای مرموز و دورافتاده به هوش میآید و درمییابد که تمامی خدمهی ایستگاه فضاییاش قتلعام شدهاند. حال او باید تصمیم بگیرد که آیا میتواند به مردی که برای نجاتش فرستاده شده است، اعتماد کند یا خیر.
باشه، متن را با اصلاحات گرامری و املایی و با بیانی متفاوت بازنویسی کردم:
**پس از نابودی بخش بزرگی از جمعیت زمین در یک فاجعهی عظیم، یک سازمان مرموز برای نجات بازماندگان تلاش میکند.**
داستانی جدید و تاریک از ماجرای پیتر پن و سرزمین نامحدودش را روایت میکند. در این نسخه، پیتر پن و دوستانش با تهدیدی جدید و مرموز روبرو میشوند که به آرامش سرزمین خیالی آنان حمله میکند...
این داستان، ماجرای مردی را روایت میکند که از طریق اینترنت به فروش محصولات میپردازد. او در واقع، کالاها را تهیه کرده و با قیمتی بالاتر به دیگران میفروشد و از این راه دلالی کرده و کسب درآمد میکند.
این فیلم، ماجرای چهار دوست را روایت میکند که در جستجوی گنجی پنهان، قدم به خانهی مورگان میگذارند؛ عمارتی اسرارآمیز که پیش از استقلال هند، به کارمندی بریتانیایی به نام جورج مورگان تعلق داشت. طولی نمیکشد که آنها درمییابند این خانه تسخیر شده است و اسرار تاریکی را در خود نهان دارد.
باشه، متن رو بازنویسی و ویرایش کردم. این هم نسخهی نهایی:
**این داستان، سرگذشت شوالیهای تنها در دوران قرون وسطی است که زنی اسرارآمیز را تا قلمرویی ممنوعه همراهی میکند تا به او برای به دست آوردن قدرت خدایان یاری رساند.**
به دنبال یک مصیبت خانوادگی، چاک ویلسون با امید شروعی دوباره، به همراه همسرش ماریا و خواهر کوچکترش ایزابل، راهی شهر اشلند فالز میشود. اما دیری نمیپاید که پی میبرد این شهر ظاهراً آرام، گذشتهای هولناک دارد و روحی شیطانی و مرموز بر آن سایه افکنده است؛ روحی که ساکنان را به کام مرگ خودخواسته میفرستد...
باشه، متن را بازنویسی و ویرایش میکنم. فقط متن نهایی را برایتان میفرستم:
**داستان دربارهی دو برادر دوقلو به نامهای بیل و هال است. آنها در اتاق زیرشیروانی خانهشان اسباببازی قدیمی پدرشان، یک میمون مکانیکی، را پیدا میکنند. به دنبال این کشف، زنجیرهای از مرگهای هولناک رخ میدهد. برادران تصمیم میگیرند اسباببازی را دور بیندازند، اما...**
گروهی از دوستان کنجکاو برای بررسی افسانه «مرد ملوان» که گفته میشود کارخانه کنسروسازی اسفناج متروکه و اسکلههای محلی را تسخیر کرده است، به این کارخانه نفوذ میکنند
یک سرآشپز بلندپرواز رستورانی را در یک عمارت دورافتاده افتتاح میکند، جایی که مجبور است با سختیهای کار و شک و تردیدهای عذابآور خود دست و پنجه نرم کند. اما به زودی و با حضور روح قدرتمند صاحب قبلی این عمارت که از هر فرصتی برای نابودی او استفاده میکند، همه چیز پیچیدهتر شده...
داستان درباره یک سخنران انگیزشی است که با خارش مداوم و غیرقابلکنترل در پشت سرش مواجه میشود. این وضعیت جسمانی بهمرور زمان بر زندگی حرفهای و شخصی او تأثیر میگذارد و او را به چالش میکشد.
این یک چاقوی شگفت انگیز است؛ فیلمی در سبک اسلشر کمدی به کارگردانی تایلر مک اینتایر است. وینی پس از نجات شهرش از قاتلی روانی آرزو می کند هرگز به دنیا نیامده بود. پس از این آرزو، او وارد یک جهان موازی کابوس وار می شود که بدون او همه چیز خیلی بدتر است…
داستان دربارهٔ مردی به نام کمال و خانوادهاش است که پس از معامله با مافیای کودکان خیابانی، به عمارت عموی خود نقل مکان میکنند و بیماری دخترشان، رویا، را پنهان میکنند. با پیشرفت بیماری آلزایمر مادر خانواده، لاله، حوادث ماورایی آغاز میشود...
داستان فیلم درباره پسری به نام هی-جون (با بازی مون وو-جین) است که توسط یک روح شیطانی تسخیر میشود. در تلاش برای نجات او، راهبه یونیا (با بازی سونگ هه-کیو) با کمک راهبه میکائلا...
فیلم هیولای شما روایتگر لورا فرانکو یک بازیگر جوان میباشد که در حال تحمل بیماری سرطان و یک جدایی ناراحتکننده است. اما زمانی که او یک هیولای ترسناک اما عجیب و جذاب را در کمد لباس خود کشف میکند، همه چیز کاملا تغییر کرده...
در مورد خواهر و برادری است که پس از یک سرقت، برای فرار از چنگال پلیس در خانهای روستایی پنهان میشوند که آنها را به صورت غیرمنتظرهای به زمان دیگری منتقل میکند. اما آنها به زودی با یک نیروی مرموز مواجه میشوند که …
موجی از قتلهای خونین توکیو را در وحشت فرو برده. تنها ارتباط این قتلها یک “X” خونین است که در گردن قربانیان نقش بسته است. در همه موارد قاتل در کنار قربانی پیدا شده اما هیچ خاطره ای از جنایت ندارد. کارآگاه “تاکابه” و روانشناس “ساکوما” برای حل این پرونده احضار می شوند...