یک سال پس از اتفاقات فیلم “Kickboxer Vengeance”، “کورت” به خود قول داده دیگر به تایلند بازنگردد، زمانی که او خود را برای مسابقات “MMA” حاضر میکند خود را در شرایطی میبیند که مجبور به بازگشت است...
سانجای راجکوت (با بازی سلمان خان)، شخصیتی قدرتمند و محبوب در شهر راجکوت است که به «سکندر» معروف است. او با همسرش سایشری (با بازی راشمیکا ماندانا) زندگی خوشی دارد. در جریان یک پرواز، سانجای با پسر یک وزیر فاسد درگیر میشود و این حادثه منجر به مرگ سایشری میگردد. پیش از مرگ، سایشری اعضای بدن خود را به سه نفر در بمبئی اهدا میکند. وزیر فاسد برای انتقام، این سه نفر را هدف قرار میدهد و...
رهبران سابق یک واحد نیروهای ویژه چندملیتی به نام «نیروی سایه» هستند. آنها با نقض قوانین سازمان و عاشق شدن به یکدیگر، از گروه جدا شده و برای حفاظت از پسرشان «کای» (جاهلیل کامارا) به زندگی مخفیانه روی میآورند. با تعیین جایزهای برای سر آنها ...
باشه، متن را با ویرایش گرامری، املایی و بیانی متفاوت بازنویسی میکنم:
**متن نهایی:**
در پی از دست دادن همسرش در یک سانحه رانندگی، رامونا با بار سنگین گناه و افسردگی دست به گریبان است. این مادر به همراه دو فرزند خود، زندگی آرامی را در مزرعهای دورافتاده میگذراند، تا اینکه...
ویتو جنوویزه و فرانک کاستلو دو ایتالیایی آمریکایی هستند که در اواسط قرن بیستم، هرکدام گروه مافیایی خود را اداره میکنند. ویتو جنوویزه در سال 1957 اقدام به ترور فرانک کاستلو کرد، اما فرانک در تلاش برای ترور مجروح میشود و در نهایت تصمیم میگیرد از گروه مافیا بازنشسته شود تا اینکه...
در روستایی دورافتاده در جزیره کارپاتیا، دختری خجالتی به نام یوری (با بازی هلنا زنگل) با ترس از موجودات جنگلی مرموز به نام «اوچی» بزرگ میشود. اما هنگامی که یک بچه اوچی زخمی را پیدا میکند که توسط گروهش رها شده است، تصمیم میگیرد برخلاف آموزشهای پدرش، ماکسیم (با بازی ویلم دفو)، به سفری خطرناک برود تا این موجود را به خانوادهاش بازگرداند. در این مسیر، یوری...
خواهر و برادری که سالها از هم دور بودهاند، دست به دست هم میدهند و راهی سفری پرماجرا میشوند تا چشمه اسرارآمیز جوانی را پیدا کنند. اگر موفق شوند، این چشمه میتواند جاودانگی را به آنها هدیه دهد و...
داستان فیلم درباره پسری به نام هی-جون (با بازی مون وو-جین) است که توسط یک روح شیطانی تسخیر میشود. در تلاش برای نجات او، راهبه یونیا (با بازی سونگ هه-کیو) با کمک راهبه میکائلا...
در یک جامعه کوچک، قتل وحشیانهی هیلی ایستون ۱۷ ساله، آرامش را بر هم میزند. کارآگاهان وینی تروینو و نولا بلامی مأمور رسیدگی به این پرونده میشوند و در جریان تحقیقات، با مجموعهای از سرنخها و مظنونان پیچیده مواجه میگردند که آنها را درگیر یک ماجرای پر رمز و راز میکند...
روزاریو یک کارگزار بورس موفق در نیویورک، پس از درگذشت مادربزرگش به آپارتمان او بازمیگردد تا وسایلش را جمعآوری کند. در حین این کار، او اتاقی مخفی پر از اشیاء مرتبط با آیینهای جادویی کشف میکند...
تای، یک کفش اسنیکر طراحیشده منحصربهفرد است که هیچ شناختی از زندگی خارج از جعبه کفش راحت و مخملی خود ندارد. اما پس از آنکه خواهرش توسط یک کلکسیونر مشکوک دزدیده میشود، تای مجبور میشود به نیویورک سیتی سفر کند تا او را پیدا کرده و نجات دهد. در این ماجراجویی، تای با گروهی دوستانه و رنگارنگ از کفشها از همه اقشار زندگی آشنا میشود که به او کمک میکنند تا شجاعت به خرج دهد، از جعبه کفش خود بیرون بیاید و صاحب واقعیاش را پیدا کند...
در قرن دوازدهم، در میانهٔ جنگهای خونین میان مغولها به رهبری چنگیز خان و سلسله جین، «گو جینگ» (با بازی شیاو ژان) که در کودکی توسط مغولها بزرگ شده، به دنبال معشوقهاش «هوانگ رونگ» (با بازی ژوانگ دافِی) میگردد. تا اینکه او...
باشد، متن شما را با اصلاحات گرامری و املایی و بیانی متفاوت ارائه میدهم:
لینو (با بازی آلبان لِنوار)، رانندهی فراری ماهر، خلافکار سابق و متخصص ساخت خودروهای تقویتشده، در جنوب فرانسه اقامت دارد. او که اکنون با پلیس همکاری میکند، به همراه ژولیا (استفی سِلما)، همکار و معشوقهاش، در صدد انتقام مرگ شاراس، همکار دیگرشان، برمیآیند. در این راه، آنها با شبکهای از پلیسهای فاسد و سوداگران مواد مخدر رودررو میشوند.
لاک (تام هاردی) سرپرستی به شدت باوجدان و وظیفه شناس است و زندگی اش را با تکیه بر قابل اطمینان بودن خود ساخته است. در شب قبل از رسیدن به نقطه ی اوج حرفه ای اش تماسی دریافت میکند که اتفاقات بدی در پی دارد. او در حین رانندگی به شدت تلاش می کند تا بخش های مختلف زندگی مرتب و طبق اصول خودش را از فروپاشی کامل حفظ کند…
در دهه 1920 در هند، پسر جوانی که در اصطبل کار میکند، با اسبی سرکش و باشکوه دوست میشود. در گیرودار شورشها و بیدادگریها، آرزوی او برای تاختن با این اسب حیرتانگیز، به سفری پرماجرا تبدیل میشود که او را به مبارزه کشورش برای آزادی پیوند میزند...
در دهه ۱۹۶۰، خانواده الستر زندگی آرامی در حومه شهر دارند تا اینکه خبر مرگ یکی از بستگان دورشان، کاساندرا، به آنها میرسد. با دریافت ارثیهای شامل یک عمارت قدیمی، آنها به محل میروند و متوجه میشوند که این خانه رازهای تاریکی را در خود پنهان کرده است. نقاشیهای عجیب، مراسمهای باستانی و حضور نیروهای شیطانی، خانواده را درگیر کابوسی میکند که ریشه در گذشته دارد...
باشه، متن شما را با ویرایش گرامری، املایی و بازنویسی به شکل زیر تغییر دادم:
**متن نهایی:**
ریس راسل، دختر نوجوان خانوادهای متمول، پس از دریافت تهدیداتی ناشناس و مواجهه با رخدادهایی اسرارآمیز، عمیقاً احساس ناامنی میکند. پدر او، بروس راسل، نگران امنیت دخترش شده و برای محافظت از وی، جوانی به نام اوتس داگلاس را به عنوان محافظ شخصی استخدام میکند. اوتس گذشتهای مبهم و سابقهی کیفری دارد و وظیفهاش تامین امنیت ریس است، تا اینکه...
یک متخصص رباتیک، پس از مرگ پسر ۱۱ سالهاش، در تلاشی برای تسکین اندوه خود، رباتی انساننما به نام «رابین» میسازد. اما این ربات بهزودی رفتارهای نگرانکنندهای از خود نشان میدهد و برای حفظ ارتباط انحصاری با خالقش، دست به اقدامات وحشتناکی میزند...
در پادشاهی خیالی «سوئدلندیا» در قرن هجدهم، زیبایی نهتنها یک ارزش، بلکه یک الزام بیرحمانه است. الویرا (با بازی لیا میرِن)، دختر سادهدل و چاقی است که در سایه خواهر ناتنی زیبا و بینقصش، اگنس (با بازی تئا سوفی لاخ نس)، زندگی میکند. پس از مرگ ناگهانی پدر اگنس، مادر جاهطلب الویرا، ربکا (با بازی آنه دال تورپ)، برای بهبود وضعیت مالی خانواده، تصمیم میگیرد الویرا را به هر قیمتی به همسری شاهزاده جولیان (با بازی ایساک کالمروث) درآورد
برنامهای را برای کهنهسربازان آمریکایی ارائه میدهد که به دنبال یافتن هدف و مسیر زندگی خود هستند. او با جذب صدها سرباز سابق، گروهی به نام “شینجا” تشکیل میدهد و آنها را در یک قلعه مستحکم مستقر میکند. با افزایش قدرت و تسلیحات این گروه، دولت ایالات متحده نگران میشود و تصمیم میگیرد تا با استفاده از نَش کاوانا (با بازی اسکات ایستوود)، یکی از اعضای سابق این گروه، و امانوئل اشبرن (با بازی رابرت دنیرو)، عملیات نفوذ و مقابله با بوکوشی را آغاز کند...
در چند سال گذشته قاتلی معروف به چشمان قلب، در روز ولنتاین با تعقیب و قتل زوجهای عاشق، باعث ایجاد رعب و وحشت شده و در این روز هیچ زوجی در امان نیست، تا اینکه...
متن اصلاحشده و بازنویسی شده:
در سرزمین باستانی لویس (Lloris)، مردمان تحت یوغ ستمِ حاکمی بیرحم و مزدورانش روزگار سپری میکردند. در این بحبوحه، جوانی دلاور، مصمم به رهایی مردمانش، در جستجوی یاری جادویی الفها برمیخیزد. اما پیمان شکنندهی میان انسانها و الفها...
در ۱۹ نوامبر ۲۰۰۶، یک گروه از نیروهای ویژه نیروی دریایی ایالات متحده (Navy SEALs) مأموریتی را در شهر رمادی عراق آغاز میکنند. آنها برای نظارت بر فعالیتهای شورشیان، یک خانه مسکونی را اشغال میکنند. اما بهزودی در محاصره نیروهای القاعده قرار میگیرند و...
بسیار خب، متن اصلاحشده و بازنویسیشده به این صورت است:
پس از شکست در یک معامله مواد مخدر، یک کارآگاه زخمی (تام هاردی) ناچار میشود برای نجات پسرِ گمشدهی یک سیاستمدار، به قلب دنیای جرم و جنایت نفوذ کند. اما هر چه عمیقتر وارد این دنیا میشود، شبکهای پیچیده از فساد و توطئه را کشف میکند که تمام شهر را در سیطرهی خود دارد.
باشه، متن شما رو بازنویسی و ویرایش کردم. این هم متن نهایی:
**حنیف و ایستی، دو خواهر، با شنیدن خبر درگذشت عمویشان، پاکده خایر، به زادگاه خود باز میگردند تا خانه کهن خانوادگی را به ارث ببرند. با این حال، پس از ورود به خانه درمییابند که روح بیقرار عمویشان در آنجا سرگردان است. طبق افسانههای جاوهای، این پدیده در زمان «سوروپ» رخ میدهد؛ دورهای که گفته میشود ارواح و موجودات فراطبیعی نمایان میشوند.**