این سریال داستان افرادی را نشان میدهد که هر کدام به نوعی در زندگی خود مشکل بزرگی دارند و برای جبران آن وارد بازی مرموزی می شوند که فقط یک برنده با جایزه 45.6 میلیارد وونی (40 میلیون دلار) خواهد داشت …
چوی جون وونگ به دنبال پیدا کردن یک شغل است که با دو فرشته مرگ ملاقات میکند. فرشتگان مرگ گو ریون به عنوان لیدر تیم و ایم ریونگ گو به عنوان عضو، وظیفه دارند تا مردم را از خودکشی نجات دهند. خیلی زود، چوی جون وونگ نیز عضوی از تیم آنها می شود…
شین ها رو دکتر عصب شناسی است. او فردی با اعتماد به نفس و از نسل خانواده ای ثروتمند و دکتر است. از طرفی گئوم میونگ سه کاراگاهی است که بر خلاف ظاهرش فردی مهربان و درستکار است. این دو به همراه سول سو جونگ پرونده های جنایی پزشکی را حل میکنند…
ریو سونگ جون، ریو سونگ هون و جو اون گی درگیر یک قتل زنجیره ای می شوند که اعضای هیئت منصفه را قربانی می کند. این سه نفر سعی در کشف حقیقت پشت این مرگ ها دارند…
داستان سریال درباره پیرزنی است که در زمان جنگ از کره شمالی به کره جنوبی پناه آورد. او که سالها در انتظار خانواده خود بوده هتلی را تاسیس می کند. جه هون که یک بازیگر ناشناخته تئاتر است در نقش نوه او بازی می کند تا آخرین آرزویش را برآورده کند…
این درام داستان زندگی سه خواهر و بردار می باشد که در روستای “سانپو” زندگی میکنند. هر کدام از آنها می خواهند به طریقی از وضعیت فعلی زندگی ناامیدانه خود رهایی پیدا کنند؛ تا اینکه یک غریبه مرموز به روستای آنها نقل مکان می کند…
سریالی درباره سه دوست که در سال دوم دبیرستان با هم آشنا شدند و اکنون در آستانه 40 سالگی هستند و در آن اتفاقات روزمره، عشق و زندگی آنها نشان داده می شود…
جراح مدرن امروزی ربوده شده و به 700 سال قبل به سلسله Goryeo , برده میشود. دریاسالار چوی یانگ که یک جنگجوست، دکتر ایون یون سو را با خود آورده به طوری که پزشک جان شاهزاده خانم No Guk را نجات دهد. دکتر یون سو آزاد است که به زمان خودش برگردد؟! و یا با ایمان قلبی در گذشته مانده برای کمک به شاه و تبدیل شدن او به حاکم بهتر ورفاه مردمش میشود؟!
سریال ماجرای واقعی یک زن که اولین و احتمالاً تنها زنی است که نامش در تاریخ بهعنوان پزشک خصوصی پادشاه ثبت شدهاست. ماجرا در زمان سلسله چوسان میگذرد زمانی که جامعه مشخصاً سیستم طبقاتی دارد و سنتهای مردسالارانه بر آن حکمفرماست. این دوره از تاریخ هر چند از نظر اقتصادی در وضعیت مساعدی به سر میبرد اما به دلیل درگیریهای داخلی بر سر قدرت میان خانواده سلطنتی و دولت از ثبات سیاسی برخوردار نیست. در میانه این کشمکش و هرج و مرج داستان زندگی دختری نقل میشود که نه از طریق داشتن ارتباط با سران قدرت بلکه از طریق بخشندگی و برخورداری از روحیه شکستناپذیر قصد دارد لقب یانگ گوم (یانگوم) بزرگ را از جانب شخص پادشاه دریافت کند.
این سریال، داستان یک جراح مغز و اعصاب به نام لی کانگ را روایت می کند که قبلاً رویای تبدیل شدن به یک آشپز حرفه ای را در سر می پرورانده است، اما دست سرنوشت او را در مسیر دیگری قرار داده و...
بائک هی سونگ پدر مهربان و سخت کوشیست که با تلاش فراوان سعی میکند که هم در خانه و هم در محل کار، تمام نیروی خود را برای تلاش بیشتر خرج کند، همسر او، چا جی وون کاراگاه تیزهوش و موفقیست که متوجه میشود پشت چهره فریبنده و خوبی های همسرش، گذشته وحشتناکیست که از همه پنهان میکند، پس سعی میکند راز این گذشته را کشف کند و...
داستان این مجموعهٔ تلویزیونی زندگینامهٔ ژنرال گیبک را شامل میشود که یکی از ژنرالهای باتدبیر تاریخ کره و باکجه که گویند آوازه اش تا امپراتوری روم هم رفته بود با بازی لی سئو جین است، که رهبری آخرین نبرد باکجه و شیلا به نام نبرد هوانگسانبئول را بر عهده داشت.
شاه جینپ-یه-اون پسری نداشت تا تاج و تختش را به او واگذار کند. بنابراین بزرگترین دخترش، شاهزاده دوک-من را جانشین قرار داد. ماجرا درباره زندگی شاهزاده دوک-من پیش میرود که بعدا به ملکه سه اون دوک، اولین ملکه ی سیلا مشهور میشود.
هیون، یک دانش آموز دبیرستانی که خانواده اش را در یک حادثه وحشتناک از دست داده است، مجبور می شود خانه خود را ترک کند و مجبور است با واقعیت جدیدی روبرو شود که در آن هیولاها سعی در نابودی همه بشریت دارند. حالا او باید با تمام وجود تلاش کند نسل بشر را از نابودی نجات دهد.
این سریال بر اساس نظریه چارلز داروین که اظهار دارد همه گونه ها و جانداران، نسبی مشترک دارند، ساخته شده و ماجرای جی اوه (Kim Rae-Won) را روایت میکند که به ندرت احساسات خود را بروز میدهد و حس میکند که دارای قدرت و راز خاصی است اما نمیداند علت آن چیست و او واقعا کیست ؟ از طرفی گو رئوم (Lee Da-Hee) کاراگاهیست که در کودکی پدر و مادرش به یکباره ناپدید شده اند ، اکنون او به دنبال حقیقت پشت ماجرای ناپدید شدن پدر و مادرش است و در این راه با جی اوه آشنا میشود…
این داستان در اواخر دوره ی گوریو و اوایل دوره ی چوسان اتفاق می افتد، وقتی دو دوست بخاطر اختلاف نظر درباره کشور خود، دشمن یک دیگر میشوند. سو هوای فرزند فرمانده سو گئوم میباشد . وی جنگجوی ماهریست که در مقابل بی عدالتی سکوت نمیکند. او زندگی بسیار سختی دارد اما با این حال بازم لبخند میزند. از طرفی نام سان هو فرزند زنی از طبقه پایین، فردی باهوش و با استعداد میباشد که سعی میکند تا امتحان خدمت سربازی را قبول شود کسی که رویایش را بخاطر رسوایی فساد پدرش از دست داده حالا نیز به علت یک سوتفاهم وارد یک درگیری با سو هوای میشود...
این سریال در رابطه با فیلم نامه نویسی است که با کسی قرار نمی گذارد و بازیگر زن ژانر کمدی-عاشقانه ای که اجازه ی قرار گذاشتن ندارد. نقطه ی اوج داستان زمانی است که این دو در می یابند که ایده آل های یکسانی برای زندگی دارند…
یم مو یونگ (Choi Jin-Hyuk) زامبی جذاب و خوشتیپیست که ۲ سال است از خواب برخواسته و در روستایی در کنار مردم عادی توانسته است زندگی کند و مکالمه و گفتار خود را برگرداند ، بالاخره بعد از ۲ سال به شهر برمیگردد و به کاراگاهی تبدیل میشود که سعی دارد حافظه از دست داده خود را پس از تبدیل شدن به زامبی برگرداند و …
این سریال حول محور یک بنگاه املاک و مستغلات میگذرد که کارشان با تمامی املاکی های دیگر متفاوت است . هونگ جی آه (Jang Na Ra) یک جن گیر هست که این توانایی را از مادرش به ارث برده و الان صاحب املاک و مستغلات تئه باک میباشد و از ارواح برای کسب درآمد استفاده میکند. کار اصلی او بیرون راندن روح افراد مرده از خانه هایشان و پاک کردن ساختمان هایست که به صورت مکرر در آن ها جن و روح پیدا میشود. از طرفی اوه این بوم (Jung Yong Hwa) یک کلاهبردار هست که اغلب در نقشه هایش از ارواح استفاده میکند …
نو هی اوه (Jung Woo) یک کاراگاه در بخش جرایم خشن است. او فکر میکند زندگی خیلی خوبی دارد. یک حادثه باعث می شود او به یک شخص “دیوانه” تبدیل شود که نمی تواند عصبانیت خود را در هیچ چیزی کنترل کند. او در تلاش است تا به وضعیت قبلی خود برگردد اما در این مدت، با شخص دیوانه دیگری به نام لی مین کیونگ (Oh Yeon Seo) درگیر می شود…
این سریال داستان زنانی را روایت می کند که در تلاش برای پیدا کردن خود واقعی و رهایی از تعصبات این دنیا هستند. سو هی سو (Lee Bo Young) در گذشته بازیگری سرشناس بوده و برای ازدواج با پسر دوم گروه هیون وون از حرفه ی خود دست می کشد. او تمام تلاش خود را می کند تا به عنوان عروس آن خانواده جا بیفتد. از سوی دیگر جونگ سو هیون (Kim Seo Hyung) که خود فرزند یکی از خانواده های ثروتمند کره می باشد همسر پسر اول این خانواده است؛ او فردی زیبا، باهوش و همچنین بسیار منطقی است